ماجرا از این قرار بود که او از سال 1995 یک صورتحساب 68 دلاری پرداخت نشده بابت هزینه دندانپزشکی داشت و اعتنایی به آن نمیکرد؛ حال آنکه دندانپزشک بارها و بارها در زمینه پرداخت این صورتحساب به این زن هشدار داده بود اما او بیتوجهی میکرد و سرانجام خانهاش که تنها دارایی او بود توقیف شد.
این خانه در حراجی به مبلغ 1550 دلار به فروش گذاشته شد. اما در آخرین مراحل وکیل زن میانسال توانست دادگاه را راضی کند تا شانس دیگری برای پرداخت این صورتحساب در اختیار وی قرار دهد.
دستگیری به خاطر تبلیغات غیر مجاز
کالیفرنیا: ماموران پلیس مردی را که بدون مجوز اقدام به تبلیغ کرده بود دستگیر کردند. این مرد تاجر روی یک ورقه بسیار بزرگ پلاستیکی اقدام به تبلیغ کرد و آن را بالای در ورودی یک ساختمان تجاری که در آن مشغول به کار بود نصب کرد.
اما بلافاصله ماموران شهرداری به او دستور دادند تا این تبلیغات پلاستیکی را از بالای در، پایین بیاورد. بیتوجهی مرد 45ساله به این هشدارها موجب شد که پلیس او را دستگیر کند. گزارشها حاکی از آن است که نگرانی از ایمن نبودن این نوع تبلیغات دلیل دستگیری این مرد است.
به گفته کارشناسان این ورقه های پلاستیکی بزرگ، وزن زیادی دارند و بهراحتی امکان پایینافتادن آنها و ایجاد دردسر و آسیب برای رهگذران وجود دارد. این در حالی است که برخی به دلیل هزینه پایین این ورقهها در قیاس با بیلبورد، از آنها استفاده میکنند.
رانندگی و کشیدن نخ دندان
نیوجرسی: مردی 34ساله بهدلیل جالبی مجبور به پرداخت جریمهای 91 دلاری شده است. این مرد در حال رانندگی در خیابان مشغول استفاده از نخدندان بود که ماموران خودروی او را متوقف کردند.
پلیس میگوید استفاده از نخدندان به 2 دست احتیاج دارد و این مرد در حالی که با سرعت زیادی رانندگی میکرد در حال استفاده از نخ دندان بود و مرتب به آینه نگاه میکرد. به گفته ماموران هر روز تعداد زیادی از رانندگان به دلیل سرگرم بودن به کار دیگری در حال رانندگی جریمه میشوند.
برای مثال برخی از مردان در حال رانندگی برای رسیدن به سر کار از ماشین ریشتراشی استفاده میکنند یا با تلفن همراه و ارسال پیامک باعث بروز تصادف میشوند. این در حالی است که تمامی این موارد در حال رانندگی تخلف محسوب میشود و پلیس برای این تخلفها جریمههای سنگینی در نظر گرفته است.
دردسر به هم خوردن نامزدی
پاریس: هرچند صرفهجویی در برگزاری مراسم ازدواج و هزینههای آن کاری عاقلانه است که حتی افراد ثروتمند عاقل هم از آن پیروی میکنند اما در مقابل، تعدادی از افراد هم وجود دارند که در این مورد هزینه زیادی صرف میکنند.
اما به هر حال باید در نظر گرفت که گاهی همین هزینهها دردسرساز میشود. برای مثال این اواخر مردی از نامزد سابقش خواسته که حلقه نامزدی 58 هزار دلاریای که برای او خریده است را پس بدهد.
این در حالی است که از آنجایی که مراسم نامزدی مانند ازدواج ثبت نمیشود اثبات اینکه حلقه توسط این مرد خریداری شده دشوار است و از سوی دیگر اجباری برای بازگرداندن حلقه وجود ندارد.
البته این مرد، وکیل ماهری استخدام کرده است تا به هرترتیبی که شده حلقه را از نامزد سابقش پس بگیرد. این در حالی است که این زن ادعا کرده حلقهای وجود ندارد زیرا آن را گم کرده است.